سلام 0 نظر شاید هیچ وقت به این وبلاگ دیگه سر نمی زنی شب تولدت همه دوستام بردم یه کافی شاپ که دوست دارم تو هم که اومدی اولین بار یزد ببرمت اونجا . یه صندلی کنار من گذاشتیم واست . بچه ها گفتن اس ام است بدم . ولی میترسیدم ناراحت بشی یا با کارم مجبورت کنم خطت عوض کنی . ولی دلم طاقت نیاورد و اس ام اس دادم ولی بازم مث همیشه جواب نیومد . به ارواح خاک عموم به قران به دین و ایمانم قسم 3 هفته است مریضم و بخدا از درد به خودم پیچیدم . بخدا دروغ نگفتم هیچ وقت که فکر میکنی میخوام با این کارام و این بچه بازیها دلتو بسوزونم. عزیزم قبل از اینکه تنهام بذاری میخواستم تولدت تهران باشم و کنارت . آخه پارسال قول داده بودم کنارت باشم . گلم تو ناراحت هیچی نباش . من میام . ایشالله همین روزها میام پیش بابا . خیلی دلم گرفته ، میترسم همون کاری که فائزه با علیرضا کرد تو با من .... نه ، مریم به خدا تنهایی سخته . داغونم . راستی تک دیشبم شرمنده . به خاک عموم با صدای بوق زنگ موبایلت دلم آروم میشه . مریمک خرک مواظب خودت باشیا . یادته میگفتی بهم معتادی ، اگه نباشم آب دماغت میاد ؟؟ راستی یلداتم مبارک. نمیدونم شب یلداست واسه چی عاشقه تنهاست ؟؟ حالا فهمیدم چرا یلدا بلند ترین شب ساله
| قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |
درباره سایت
منوی سایت
آرشیو سایت
پیوند ها
طراح قالب
امکانات سایت