سلام مریمم . یکی از دوستام اومد یکبار به جای تو نظر داد . من فکرکردم تویی . باورم نمیشد تو هنوزم به وبلاگمون میای ... خیلی خوشحال شده بودم ... ولی فکر نمی کردم دوستم باشه که داره مزه میریزه ... به دوستم گفتم تو کامنت دادی و چشمام پر از اشک شد . زد زیر خنده ... گفتم چرا میخندی ؟؟ گفت اون کامنتها کار من بودهههههه !!! خیلی حالم گرفته شد . ولی باز هم خداروشکر ... عزیزم میدونم هیج وقت دیگه اینجا نمیای ... ولی من تا آخر عمرم عاشقتم ... هر لحظه هرجا هستم تورو حس میکنم . با هر ترانه که گوشمیدم جونم کنده میشه . هرمکان زیارتی که میرم زانوهام سست میشه ... هرماشینی سرچهاررهاه کنارم نگام کنه فکرمیکنم تو توماشینشونی ... تو یادت رفته اون روزها ، یکی تنها کست میشد ، خداحافظ که میگفتی ، خدا دلواپست میشد ، خداحافظ نگو هنوز درگیر چشماتم ، خداحافظ نگو تو هرجا باشی همراتم ... خا حافظ نگو ...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |